ميمند شهري تاريخي است و قدمت آن براساس
مدارك و بناهاي تاريخي بر جاي مانده به چند هزار سال
مي رسد.
در زمان ساسانيان سرزمين پارس كه مقر اصلي حكومت
بوده است به پنج ولايت يا كوره(خُرٌه) تقسيم شده كه
هر كوره در واقع مجموعهاي از شهرهاي يك مسير است
كه به مركز حكومت مي رسد. ولايت اردشيرخوره يكي از
مهمترين كورههاي پنجگانه فارس بود كه در مسير
شيراز تا درياي پارس و جزاير جنوبي قرار داشته و از
آنجا مسير مهم ديگري از كيش و قشم به هند و سرانديب (سريلانكا
كنوني) برقرار بوده است.
نام ميمند در منابع
جغرافيايي تاريخي سده هاي نخستين اسلام بعنوان يكي
از نواحي كوره اردشير فراوان مشاهده مي شود. آنچه در
اغلب اين منابع تكرار شده اين است كه:
ميمند شهري است كوچك در ناحيه گرمسير فارس با هواي
معتدل. داراي آب روان و انواع ميوه. محصول عمده آن
انگور و گلاب. شغل مردم بيشتر پيشهوري و توليد
گلاب و عطريات.داراي كاروانسرا و مسجد جامع و مردمي
بصلاح.
از قديمي ترين نوشتههاي
جغرافيايي در اين مورد در كتاب صورالاقليم نوشته
ابوزيد سهل بلخي (322 هـ ق) از ميمند بعنوان يكي از
نواحي اردشيرخوره نام برده است كه در مسير عبور
شاهراه مهمي قرار داشته است. و همچنين گويد: . . . گلاب
پارس از آن خيزد و به بدريابار و حجاز و يمن و شام و
مصرو مغرب و خراسان برند . . .
ابن بلخي مي نويسد: اسكندر چون مي خواست شهر
گور (جور) را غرق سازد آب رودخانه را به طرف صحراي
ميمند منحرف كرد
همچنين حمدالله مستوفي در كتاب نزهة القلوب و
اصطخري در المسالك و الممالك باز درباره مسير شيراز
تا كيش (كوره اردشير) از ميمند بعنوان يكي از نواحي و
يكي از ايستگاههاي مسافران نام ميبرد.
به هر حال در آن زمان ميمند بر سر يك شاهراه تجاري
مهم از شيراز به بنادر و جزايرجنوبي و از آنجا به
هند قرار داشته است و داراي كاروانسرا و بازار مهمي
بوره است. پس از تغيير مسير شاهراه فوق به، از اهميت
اقتصادي ميمند كاسته شد اما همچنان شهرت خود را
بعنوان شهري زيبا و فرهنگي و صاحب توليدات متنوع
بويژه عطر و گلاب، حفظ نمود.
اوژن فلاندن جهانگرد مشهور
فرانسوي در سال 1841 ميلادي (1257هـ ق) با اين كه در يك
زمستان سخت از ميمند گذر كرده است، از مزارع و باغها
و بناهاي زيبا و مردمان باصفا و آزاد ميمند تعريف
نموده و مي نويسد:
« . . . اين شهر كوچك در ايران نادر و بلكه منحصر بفرد
است . . .»
|